loading...
تنهایی من
farhad بازدید : 9 شنبه 13 مهر 1392 نظرات (0)
آیا دیگر قصه ما و آمریکا قصه گرگ و میش نیست؟! ،آیا میتوان با شیطان بزرگ به مذاکره نشست؟!، آیا دیگر دوره مرگ بر آمریکا گفتن سرآمده است؟ اینها و سوالاتی از این دست چیزی است که این روز ها ذهن خیلی از دلبستگان به انقلاب را به خود مشغول کرده است.

بی شک سخنرانی رئیس جمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل در عین دارا بودن مواضع انقلابی ،دارای یک روکش دیپلماتیک در شان یک رجل سیاسی بود ، خروجی این سخنرانی سر دادن ندای منطق و حسن نیت و اتمام حجت از سوی جمهوری اسلامی ایران برای جهانیان و بالاخص آمریکا و متحدانش در جهان بود.

بعد از ان هم فضای رسانه ای که تشنه دیدن ایران و آمریکا بر سر میز مذاکره بود شاهد دیدار وزیر خارجه دو کشور و سرانجام ارتباط تلفنی دو رئیس جمهور گشت که این موضوع موجب نگرانی یک عده و شادی دیگران ساده اندیش گردید.

آنچه مطمئنا درباره آمریکا و مذاکره با این کشور باید بیان نمود آن است که پس از سابقه دشمنی و اعمال ددمنشانه این کشور در مورد ملت رنجکشیده ایران ،خوش بین بودن به مذاکره با این کشور حماقتی بزرگ است اینکه گمان کنیم شیطان بزرگ این بار از در دوستی برآمده و در پی به رسمیت شناختن منافع ملی ایران اسلامی است.

ممکن است ما دیگر آن میش اوایل انقلاب نباشیم که نیستیم اما حقیقتا آمریکا همان گرگ است که سلام بی طمع نمی کند و توبه او مرگ است! البته این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که به اذعان آگاهان بین المللی قدرت این گرگ نسبت به روزگار پیشین بسیار افول کرده است اما باز باید آگاه بود که بارها و بارها او زخم خورده از حرکت ها و مواضع انقلابی و استکبار ستیزی جمهوری اسلامی بوده و هست!


farhad بازدید : 11 شنبه 13 مهر 1392 نظرات (0)
چرا آدم ها دور خانه هایشان دیوار میکشند و بر روی دیوارها سیم خاردار نصب میکنند؟

اگر دربهای خانه تان چوبی باشد،چرا آهنی میکنید و اگر دیوارها کوتاه باشند چرا بلند میکنید؟

اینها همه برای راحتی یا ناراحتی شماست؟

حال اگر دیوار خانه هایتان بلند بود کوتاه میکردید،یا سیم خاردار داشت بر میداشتید،یا درب بسته را باز میکردید؟

این موجب راحتی،آرامش و آسایش یا موجب نا آرامی شما خواهد بود؟

حجاب همچون دیوار خانه و همچون سیم خاردار است که برای راحتی و آسودگی بانوان است،

پس اگر اسلام برای زن حجاب آورده،برای راحتی است نه برای مشقت.

براستی که مشقت در بی حجابی و بد حجابی است

انتخاب با خودتان!!!!!!


farhad بازدید : 9 شنبه 13 مهر 1392 نظرات (0)
.... و گاهی برای معصومیت از دست رفته فقط باید گریست در ادامه زندگی
farhad بازدید : 8 شنبه 13 مهر 1392 نظرات (0)

در ادامه مسابقات فوتبال لیگ برتر استان و از هفته دهم این مسابقات تیم فوتبال شهرداری کامیاران در روز جمعه ۱۲ مهر در سقز به مصاف تیم فوتبال آریا سقز رفت .

در این دیدار شهرداری کامیاران نوار پیروزی های خود را ادامه داده و موفق شد با نتیجه ۳ - ۱ میزبان خود را شکست دهد . و با کسب ۳ امتیاز این بازی و در مجموع با ۲۱ امتیاز همچنان صدر نشین لیگ برتر استان باشد .

در دیگر دیدار این هفته صبای گروس بیجار نیز با نتیجه ۳ - ۲ شهرداری مریوان را شکست داد و با ۲۰ امتیاز شانه به شانه با شهرداری کامیاران در کورس قهرمانی لیگ برتر استان رقابت مینماید.


farhad بازدید : 7 پنجشنبه 11 مهر 1392 نظرات (0)
سوگلِ عزیزم ،دخترِ یکی یکدونه ی من

عشقِ من

همه ی زندگی مامان و بابا

11 مهرِ 1392

تولد 3 سالگیت مبارک...


                              


farhad بازدید : 13 پنجشنبه 11 مهر 1392 نظرات (0)

دخـــــتر باید

شـــیطون باشه
ناز داشته باشه
تو دل بـرو باشه
کلی هم لوس باشه
هی غر بزنه
اگه دلش هم خواست دم به دقیقه باهات قهر کنه و بگه دیگه دوستت ندارم

اما ...

کینه ای نباشه
دلش دریا باشه
زودی آشتی کنه
بپـــــره بغلت


farhad بازدید : 6 چهارشنبه 10 مهر 1392 نظرات (0)

درست هنگامی که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند 

ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود. 

او وارد تنها هتلی که در این ساحل است می شود، اسکناس 100 یوروئی را روی پیشخوان هتل میگذارد و 

برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود. 


صاحب هتل اسکناس 100 یوروئی را برمیدارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد. 

قصاب اسکناس 100 یوروئی را برمیدارد و با عجله به مزرعه پرورش گاو می رود و بدهی خود را به او می پردازد. 

مزرعه دار، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام و سوخت میدهد. 

تامین کننده سوخت و خوراک دام برای پرداخت بدهی خود اسکناس 100 یوروئی را با شتاب به داروغه شهر که به 

او بدهکار بود میبرد. 

داروغه اسکناس را با شتاب به هتل می آورد زیرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگامیکه دوست خودش 


را یکشب به هتل آورد اتاق را به اعتبار کرایه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد. 


حالا هتل دار اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است. 

در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمیگردد و اسکناس 100 یوروئی خود را برمیدارد و 

می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند. 

در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است. ولی بهر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی بهم ندارند 

همه بدهی هایشان را پرداخته اند و با یک انتظار خوشبینانه ای به آینده نگاه می کنند. 


می گویند دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجودیتش ، به این نحو معامله می کند!


این مطلب جالب که بیانگر حال و روز ماهاست در وبلاگ بازاریابی نوین منتشر شده است


farhad بازدید : 8 چهارشنبه 10 مهر 1392 نظرات (0)
خدایا

من می ترسم 

چه کار کنم وقتی نمی دونم باید به حرف کی گوش کنم

اینهمه تلاش میکنم تا خودم را بکشم بالا ولی وقتی اطرافم فقط آدمهایی منو میخوان که حتی شرایطشون

 را دوست ندارم! اونوقت تکلیف من چی میشه؟

چی کار کنم خدایا؟؟؟؟؟؟

از کجا صدات را بشنوم؟؟؟؟

من نیاز دارم یکی بهم بگه چه کار کنم

یکی که مطمئن باشم درست میگه - یکی مثل تو -- اصلاٍ خود تو بهم بگو


تعداد صفحات : 15

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 148
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 18
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 4,300