عشقت به دلم اگر بتابد چه کنم
مهرت به سراي من بخوابدچه کنم
يکدم به سوال من جوابي بده دوست
روزي که دلم تو را بخواهد چه کنم
عشقت به دلم اگر بتابد چه کنم
مهرت به سراي من بخوابدچه کنم
يکدم به سوال من جوابي بده دوست
روزي که دلم تو را بخواهد چه کنم
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل آنچه در سر سویدای بنیآدم ازوست
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست
زخم خونینم اگر به نشود به باشد خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست
سعدیا گر بکند سیل فنا خانهی دل دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
روز جهانی بزرگ مرد جهان تاریخ بر همگان خجسته باد
روز سپندینه شاه
باز آمـد روز تو ای نو گل ایــران زمـــین
باز بار آورد بهــــرِ میـــهن پاک مهـــین
کوروشا یاد تودرجـان و روان ودردلـــم
گـر بمیرم ســبز گردد یاد تو از بسترم
یاد تو بار دگـر یاد خوشی را شاد کـرد
یاد دوران بزرگ زنـــــدگی را یاد کـــرد
یادتوای بی کران جان جهان راشادکرد
بوی خوش را باردیگردرجهان آوازکــرد
یاد تو بار دگــر فـریاد مهــر آورد به یاد
نام جاویــــد تو گــویای هــزاران پاریاد
آن سخن های بزرگ تو بمانده یادگــار
کوروشـا فـرنام پُر مهـر تو بادا پایــدار
زمان سرودن این سروده:6/8/1391 تسوک8:30 شب شنبه(فرشید میرزایی)
دیسک بلوری blu-ray یه نوع دیسک نوری است و همانطور که عرض کردم نسل بعدی DVD ها هستن و کیفیت تصویر بلوری blu-ray هم FULL HD است. دیسک های بلوری blu-ray از نظر ظاهری کاملا شبیه DVD ها هستن. شاید مهم ترین تشابه بین این ۲ دیسک صرف نظر از شکل ظاهری، منوهای تقریبا یکسان آن باشد.
دیسکهای blu-ray از نظر ظاهری کاملا شبیه DVD و CD هستن و از نظر گنجایش هم به دو نوع تقسیم می شوند:
دیسکهای blu-ray یکلایه که گنجایششان ۲۵ گیگابایت است.
دیسکهای blu-ray دولایه که گنجایششان ۵۰ گیگابایت است.
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
زمان و درصد بازیهای میان هفته پــله - دوره 5 |
||||||
میزبان |
میهمان |
روز |
ساعت |
|||
آرسنال |
|
|
چلسی |
سه شنبه |
23:15 |
|
لسترسیتی |
|
|
فولهام |
سه شنبه |
23:15 |
|
بیرمنگام |
|
|
استوک سیتی |
سه شنبه |
23:15 |
|
بارنلی |
|
|
وستهام |
سه شنبه |
23:15 |
|
لیل |
|
|
اوسر |
سه شنبه |
22:30 |
|
نانت |
|
|
لورینت |
سه شنبه |
23:25 |
|
والنسینس |
|
|
ترویس |
سه شنبه |
22:30 |
|
تورس |
|
|
آمینس |
سه شنبه |
22:30 |
|
سرتیل |
|
|
تولوز |
سه شنبه |
22:30 |
|
ماستریخت |
|
|
دن هاگن |
سه شنبه |
21:30 |
|
کامبوز |
|
|
بردا |
سه شنبه |
23:15 |
|
یورک سیتی |
|
|
اسکانتروپ |
سه شنبه |
23:15 |
|
ناتس کانتی |
|
|
اولدهام |
سه شنبه |
23:15 |
|
اسپانول |
|
|
مالاگا |
سه شنبه |
22:30 |
|
آتالانتا |
|
|
اینتر |
سه شنبه |
22:15 |
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
به نام الهه عشق
ماجرا وشرح و وصف عشق جزيك راز نيست
لاجرم هر گونه گردد عشق جز پرواز نيست
قلب من و تو را
پيوند جاودانه ي مهري است در نهان
پيوند جاودانه ي ما ناگسسته باد
تا آخرين دم از نفس واپسين ما اين عهد بسته باد...
بیست و هفتم اکتبر
برابر با پنجم آبان
روزجهانی کاردرمانی
مبارک و تحنیت و گرامی باد!
ای تو روحت پاک و قلبت مثل شبنم
ای زلال اشک تو باران نم نم
ای که دستت پاکتراز برگ گلهاست
ای که چشمت چشمه ای از آب رویاست
ای که هرگنجشککی پرواز دادی
ای تو که همصحبت خورشید و بادی
دست هرکودک گرفتی از ته قلب
غصه و ماتم نمودی از دلش سلب
ای که یاد هرنمازت یاد آنهاست
ای که ذکرت شادی و اشکت معماست
ای که لبخند برلبت نقشی نشانده است
کشتی ای برساحل ایمان کشانده است
ای که دستت همره هرناتوان است
تشنه ی یاری به هرپیر و جوان است
ای که پژمرده گلان با تو بهارند
از زمستان و دلش شکوِه ندارند
سبزباشی تا ابد ای کاردرمان!
در دلت همواره باشد نور ایمان
روزمان مبارک به خاطر آنکه
سراسروجودمان آکنده از اندیشه هایی است
برای گشودن راهی نو برای کسانی که قلبی دارند، نه کوچکتراز ما بلکه بزرگتر از
تمامی وسعت آسمانها
و خدا خواست که ما پل باشیم
بین دستان خدا و روح و تن ناز بشر
روزمان مبارک
از آن روزی که با شنیدن نام مقدس کاردرمانی
اشک درچشمانمان جمع شد یا لبخند برلبهایمان نشست
کاردرمان عزیز!
تو با بقیه فرق داری!
زیرا فهمیدی که انسانها با هم فرقی ندارند.
به امید تقویت روز افزون علم و اخلاق و ایمان همه ی کاردرمانها
روز مقدس عشق! مبارک!
اگر بخواهم آنچه درذهنم می گذرد بنویسم طوماری می شود بسی طولانی
اما آن چه در دلم می گذرد فقط همین است:
کاردرمانی یعنی زندگی
زندگی یعنی کاردرمانی
یه جای با صفا ... مثه اردبیل ... با بروبکس بریم
ساندویچ اشغال بخوریم ... لباسامونو گلی کنیم ... من بزنم تو سر نکو :)) نکو بزنه تو سرمن :))
صنم بگه : درد گرفته ها اینقدر شیطونی نکنین :دی
از توی رودخونه رد بشیم ، بدون اینکه پاچه هامونو بزنیم بالا ...
اب بریزیم رو سر شیوا ... هرهر بخندیم
بریم تو جنگل ... مثه چی بترسیم :))
بعدش بریم یه کافه ، یه قهوه ی داغ بخوریم در حالی که مثه یک سگ نجیب میلرزیم :))
رضوانه با 206 اش بیاد دنبالمون :))
بریم دسته جمعی کوه ... من هم طبق معمول وسط راه نفس کم بیارم و اتراق کنیم ...
نکو رو زنبور نیش بزنه :))
بغل یه دریاچه چادر بزنیم و شبو اونجا بگذرونیم ... یه گراز حمله کنه و هدیه شجاعانه!!! بره گرازه رو بکشه :))
فردا صبح در حالی که رومون پر از سوسک های خوشگله بیدار بشیم و دوباره بزنیم به دل جنگل ...
عاقا
من میخوام بدونم این چه زندگیه کوفتییه که ما داریم میکنیم ؟
صبح تا شب تو این هوای سرطانی پاشیم بریم یه دانشگاه سرطانی با ادمای سرطانی روبرو شیم که چی ؟
درس بخونیم که چی ؟؟؟ اگه قراره "زندگی" نکنیم دلیل این همه تلاش چیه دقیقا ؟ صرفا زنده موندن ؟؟؟
من دلم یه تفریح درست و حسابی میخواد :((
مثلا 6 صبح پاشم برم پیاده روی و از هوای صبح لذت ببرم بدون اینکه مجبور باشم به 100 نفر جواب پس بدم :|
5 شنبه ها دوستانه _دوستانه اش خیلی مهمه ها_ پاشیم بریم توچال !
شیطنت کنیم ... یه کم به این زندگی لعنتی هیجان بدیم :|
مردم از بی هیجانی من ... میخوام بدونم الان نخوام این کارا رو بکنم کی باید بکنم ؟ وقتی فسیل شدم ؟؟؟ :|
هوف :|
مديركل تعاون، كار و رفاه اجتماعي خوزستان تصريح كرد: رخداد غدیر در ذىالحجه سال دهم هجرى، تنها یک حادثه تاریخى و نام یک سرزمین نیست، بلكه یک تفکر است.
سيدخلف موسوي- كه به مناسبت بزرگداشت دهه ي ولايت و عيد غدير خم در تالار شهيد بهشتي اين اداره كل سخن مي گفت- افزود: غدير نشانهاى از تداوم خط نبوت و چشمهاى است که تا پایان هستى مىجوشد. غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت و موجب خشنودى خدا و روز تکامل است.
وي اضافه كرد: غدیر، نه تاریخ است، نه جغرافیا و نه روایت، بلکه ولایت است؛ پیشوند غدیر، رسالت است و پسوند آن، ولایت و امامت.
مديركل تعاون، كار و رفاه اجتماعي خوزستان پاسداشت غدیر را سنت نبوى برشمرد و گفت: جوامع بشرى نیازمند یادآورى و حضور همیشگى هویتهاى فرهنگى و اصالتهاى معنوى است. زنده نگه داشتن شعایر الهى، رسالتى است که مرزبانان عقیده و ایمان، از جمله رسول اکرم (ص) بر آن تأکید داشتهاند.
وي بعد از واقعه غدير و نيز قيام ائمه امام راحل را اثرگذارترين شخصيت دنيا كنوني برشمرد كه نام اسلام را زنده كرد و گفت: حركت هاي اسلامي پس از انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل كه شجره ي طيبه ي امامت و ولايت بودند شكل گرفتند اما چون از نعمت ولايت بي بهره بودند نتوانستند به سرمنزل مقصود برسند. چرا كه اسلام بدون ولايت معنا ندارد.
وي عيد غدير را منحصر به شيعيان ندانست و گفت: عيد غدير خم به همه ي مسلمانان تعلق دارد. چرا كه منادي عيد و پيام الهي پيامبر اكرم(ص) بود.
وي سپس به توطئه هاي دشمنان اسلام براي ايجاد تفرقه بين مسلمانان اشاره كرد و گفت: ما كه متمسك به ولايت ائمه اطهار هستيم بايد گوش به فرمان ولي امر مسلمين باشيم تا آسيبي متوجه اجتماع و انقلاب اسلامي مان نشود.
گفتني است: در اين آيين- كه به همت ستاد صيانت، امور فرهنگي و پايگاه مقاومت بسيج و روابط عمومي برگزار شد و با مولودي خواني و برگزاري مسابقه همراه بود- به عده اي از برگزيدگان مسابقات مختلف از جمله پياده روي و احاديث جوايزي اهدا شد.
وقتی محوطه ضلع شمالی عمارت شهرداری را خلوت تر از هفته های قبل دیدم، حدسم به یقین تبدیل شد. خودروهای کمتری کنار دیوار پارک شده بود و این موضوع، در روزی که جلسات رسمی شورا تشکیل می شد کمی غیرطبیعی بود. نه اینکه پیشتر سخنی از تحریم جلسات شورا مطرح شده باشد، بلکه از مصاحبه هایی که طی هفته گذشته از برخی همکاران در فضای مجازی انتشار یافته بود، این احتمال را می دادم که در نشست این هفته خبرهایی باشد! و باصطلاح ما رسانه ای ها، شورا این هفته خبرساز شود. کمی هم تاخیر داشتم. وارد تالار شورا که شدم تقریبا نصف صندلی های سن (صحنه) را خالی دیدم. پس از طی مسیر و سلام و احوال پرسی با برخی از حاضران و البته همکاران خبرنگار و شورا، سر جایم نشستم. سالن همهمه بود. همکاران شورا دو به دو یا چند نفری با یکدیگر بحث می کردند و یکی از آنها هم فرصت را غنیمت شمرده بود برای هم صحبت شدن با سرپرست شهرداری و طرح برخی از مشکلات مردم. عده ای از همشهریان هم نظاره گر این صحنه بودند و شاید بی اطلاع از موضوع و سوالی در ذهن! که چرا جلسه شروع نمی شود؟ هرچند در ظاهر با همکاران گپ می زدم اما ذهنم درگیر پیشامدی بود که پیش آمده بود. اینکه بهتر بود چنین اتفاقی نمی افتاد و مسایل داخل شورا، همین داخل شورا حل و فصل می شد و به بیرون درز پیدا نمی کرد. اینکه اگر حرف و حدیثی بود کاش عجله نمی کردیم و اختلافات را که بنظرم سوء تفاهماتی بیش نیست و اغلب ناشی از تفاوت سلایق است، خودمان و تنها خودمان در جلسه ای غیرعلنی با گفتگو حل می کردیم. با خودم می گفتم مردم به انعکاس این خبر چه واکنشی نشان خواهند داد؟ و ترس از این داشتم که این حرکت از همین روزهای آغازین شورای چهارم بدعت شود... بالاخره نائب رئیس شورا پس از 35 دقیقه، ختم جلسه را بعلت به حدنصاب نرسیدن اعضاء اعلام کرد و من ماندم و پاسخ به متعدد سوالات همکاران خبرنگار که باصطلاح سوژه خبری خوبی برایشان بود.
با برگزار نشدن دهمین جلسه شورای اسلامی شهر تبریز که در رسانه ها با واژه "تحریم" انعکاس پیدا کرد، وقایع شورای دوم در ذهن ها تداعی گشت و حتی برخی به تاریخ نگاری و یادآوری مسایل و حواشی دومین دوره شورای شهر تبریز و تبیین وجه اشتراکات و مقایسه آن با دوره حاضر پرداختند.
واقعیت این است که هیچ ارتباطی برای همیشه بدون مشکل نخواهد بود. همه ما با سایر افراد تعاملاتی داریم که مطابق میل خودمان پیش نمی رود. این طبیعی است که انسان ها در کارهای گروهی بخاطر تفاوت در عقاید، گاهی با هم دچار اختلاف شوند، اما مهم نحوه حل این اختلافات است. اینکه بجای حل مسایل در داخل خانواده 21 نفره شورا، آنرا به جامعه بکشانیم، چیزی جز ناامید شدن مردم و خشکاندن بارقه های امیدی که زمان تبلیغات انتخاباتی با وعده وعیدهایی، در دل آنان کاشته ایم نخواهد داشت. در حقیقت اساسی ترین نقش شوراها حل مشکلات شهرنشینی است و این مهم تنها با تعامل و دوستی بین اعضاء، احترام به آراء و نظرات یکدیگر، پرهیز از نگاه سیاسی به مسایل و اجتناب از اختلافات سلیقه ای امکان پذیر خواهد بود. تجربه ثابت کرده است پرداختن به مسائل حاشیه ای، درشت نمایی مسایل پیش پا افتاده و نگاه سیاسی به شورا موجب خواهد شد این نهاد اجتماعی از وظیفه اصلی اش که همانا حل مشکلات مردم است غافل شود.
همچنانکه در یادداشت قبلی اشاره کردم، باز هم تاکید می کنم: اکنون زمان وفاق و همدلی است نه اختلاف و بهانه گیری و البته مانع تراشی! هویت هر شهرداری از شوراست و امروز آقای نجفی تنها متعلق به کسانی نیست که به وی رای داده اند، بلکه ایشان شهردار هر 21 عضو شوراست. حل مشکلات تبریز نیازمند مساعدت فکری و تعامل بین همه اعضای شورا و صد البته حمایت همه جانبه از شهردار منتخب است. از اینرو در صورت هم سویی تمامی اعضای شورا، وی خواهد توانست زمینه ساز موفقیت های آینده در حوزه مدیریت و توسعه شهرمان باشد. ان شاءالله...
|
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻗﯿﺎﻓﻪ؛ ﺟﻮﺭﺝ ﮐﻠﻮﻧﯽ
ﻫﯿﮑﻞ؛ ﺍﻧﺮﯾﮑﻪ
ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﺎﻟﯽ؛ ﺑﯿﻠﮕﯿﺪﺱ!
ﺍﺧﻼﻕ ؛ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﺳﻼﻡ
خدایا ....
خیلی ها دلمو شکستن ؛ دیگه تحمل ندارم !
شب بیا باهم بریم سراغشون ....
من نشونت میدم ؛
تو ببخششون ... !!!
مدت مدیدی است که در مورد
واژه ها و معانی و پیدایش آنها فکر می کنم. تصمیم گرفتم مقالات کوتاهی با نام
«جادوی واژه ها» بنویسم که شاید در آینده به صورت مجموعه، آن ها را به چاپ برسانم.
در این مجموعه می خواهم از نظرات دیگران هم بهره ببرم چراکه معتقدم در هر ذهنی
کلیدی است به نام اندیشه که می توان قفل های بسیاری را با آن باز کرد و اگر با
یکدیگر بیندیشیم بی شک به شاه کلید حل معماهای زندگی مان دست خواهیم یافت.
اولین واژه که در زندگی روزمره آن را همواره استفاده می کنیم بدون آن که به درستی
معنایش را بدانیم واژه ی « امید» است. می خواهم که در مورد معنا وچگونگی پیدایش آن
کمی بیندیشیم.
انسان با احساسات متفاوت و متضادی آفریده شده است و به مرور زمان برای هر یک از آن ها
واژه ای را ساخته و نامی بر آن ها نهاده است. هر واژه متضاد خود را نیز در دل دارد
مثل عشق و نفرت، ترس و شجاعت، غم و شادی، خشم و آرامش و ... در پس هر یک از این
احساساتِ عاطفی و ذهنی، یک واکنش جسمی و نمود عینی نیز نهفته است یعنی وقتی ترس بر
ما حاکم می شود بر اساس هورمون هایی که در بدن ترشح میگ ردد اعضای درونی و نیز جسم
ظاهری ما عکس العمل هایی را از خود نشان می دهند مثل تپش قلب، لرزش دست و یا کل
بدن، گشادی چشم، باز ماندن دهان، لرزش فک، سیخ شدن موهای بدن و ... در هر یک از
احساساتی که در ذات ما وجود دارند و با ما متولد شده اند، این واکنش های جسمی در
پی تلنگرهای روحی و عاطفی به وجود می آید. پیدایش کلمات در پس نیاز انسان ها به
برقراری ارتباط با یکدیگر به وجود آمد و آدمی برای کوتاه کردن توضیحاتی که باید در
مورد احساساتش می داد برای مجموعه واکنش هایی که در پی بروز هر احساس در او به
وجود می آمد، ناگزیر به استفاده از یک واژه شد به طور مثال « ترس» که با گفتن آن همه متوجه می شوند که منظور چیست
و یا خشم و یا حسرت، عشق، نفرت، شادی، غم و ...
حال به موضوع مورد بحث خود برمی گردیم. به نظر من چیزی به نام امید درواقع وجود
خارجی ندارد یعنی امید در ذات، با ما متولد نشده چراکه بدن ما در هنگام استفاده از
این واژه واکنش فیزیکی از خود نشان نمی دهد. این واژه زاییده ی انسان است برای رسیدن به منظوری خاص! اگر بگوییم امید
را معنی کنید و بگویید وقتی امیدوار هستید چه اتفاقی در جسم شما به وجود می آید،
چیزی برای گفتن دارید؟ آن چه در تشریح امید می گوییم درحقیقت نام احساسات دیگری است
که در ما به وجود می آید مثل شادی یا هیجان، حتی اغلب برای توصیف واژه ی امید از
متضاد آن استفاده می کنیم یعنی یأس را معنی میکنیم که آن نیز درواقع چیزی نیست جز
غم و اندوه.
پس امید چیست؟ به این واژه بسیار اندیشیده ام چراکه در پیچ و خمهای زندگی ام
زمانی که اندوه بر من چیره گشته بود، یاران بسیاری بوده اند که از سر مهر، مرا به
آن واژه دلگرم ساخته بودند با گفتن جملاتی از این قبیل که؛ امیدت را از دست نده،
همه چیز درست می شود. اما به راستی امیدوار بودن یعنی چه گونه بودن؟!؟ امید به چه
کاری آمده وقتی سال ها از عمرت گذشته و بسیاری از گرفتاری هایت درست نشده که هیچ،
بسیاری دیگر هم بر آن ها افزوده گشته است. اندیشیدم در تنهایی و در جدالی طاقت
فرسا با اندوه درونم و عاقبت برای ذهن کنجکاوم ـ که متأسفانه هرچیزی را بدون منطق
و دلیل نمی پذیرد و زندگی را به کامم تلخ می کند ـ راهی برای معنا دادن به « امید»
پیدا کردم.
امید، بلیط فروش یک قطار است؛ قطار زندگی، که جای نشستن هریک از احساسات درونی ما
را او، تعیین می کند و سعی بر آن دارد تا احساسات مثبت را در کوپه های جلویی و
صندلی های نخستین بنشاند مثل عشق، آرامش، شادی، بیباکی، محبت و ... که باعث پیشرفت
و کمال ما می شوند و احساسات منفی را که ناگزیر و در ذات با ما همسفر خواهند بود،
در کوپه های انتهای قطار زندگی مان جای می دهد تا باشند ولی هرچه دورتر به ما که
بازدارنده اند و سدی برای رسیدن ما به کمال انسانی، احساساتی مثل غم، نفرت، ترس،
خشم و ... و ما که لوکوموتیوران قطار حیات مان
هستیم، آن را به انتهایی شاید بی انتها (که هنوز نمی دانم) هدایت می کنیم.
شما دوستان عزیز نیز درباره ی امید بیندیشید که شاید شاه کلید تفکر جمعیِ ما راهگشای
زندگی مان باشد. نتیجه ی این جستجوی ذهنی را برای من هم بنویسید.
سپاس بیکران
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA
خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟ خانوووووووم… شــماره بدم؟ خانوم خوشــــــگله! برسونمت؟ خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه میشنید! بیچــاره اصلاً اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش میداد. تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیاش بازگردد. روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… شـاید میخواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی…! دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند… دردش گفتنی نبود…! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی میگفت انگار! خدایا کمکم کن… چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنند! دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد… امــــا…اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمیکرد…! انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمیکرد! احساس امنیت کرد… با خود گفت: مگه می شه انقد زود دعام مستجاب شده باشه! فکر کرد شاید اشتباه میکند! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد… دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته… |
||
همهی کلمات
معنای تو را میدهند
مثل گلها همه
که بوی تو را پراکندهاند
سکوت کردهام
که فراموشت کنم
اما مدام
مثل زنبوری سرگردان
رانده از کندویش
دورِ گلم میگردم
از : شهاب مقربین
هفت کشور از 10 کشور جهان که شادترین و خوشبینترین مردم را دارند در آمریکای لاتین قرار دارند. این را یک نظر سنجی موسسه گالوپ نشان میدهد که در آن مردم 148 کشور مورد سوال قرار گرفتهاند.
از این مردم پرسیده شده است که آیا در روز گذشته، به خوبی استراحت کردهاند؟ آیا با آنها با احترام رفتار شده؟ آیا زیاد لبخند زدهاند و خندیدهاند؟ آیا چیز جدیدی یاد گرفتهاند یا کاری جالب انجام دادهاند؟ و آیا اینکه در روز گذشته احساس شادمانی کردهاند؟ پاناما در این نظرسنجی در جایگاه اول قرار گرفته است! به گزارش ایسنا به نقل از «تابناک»، به نوشته کریستین ساینس مونیتور، شادترین مردم جهان در قطر زندگی نمیکنند جایی که بر طبق بسیاری از شاخصها ثروتمندترین کشور جهان است؛ در ژاپن هم زندگی نمیکنند، جایی که بالاترین امید به زندگی را دارد؛ در کانادا هم زندگی نمیکنند، جایی که بالاترین میزان تحصیلات دانشگاهی را دارد. این کشورها حتی در 10 رتبه اول هم قرار ندارند.
برای قصـــــــــــــــــــــه
نیست......
چرا کـــــــــــــــــــــــــه
نــــــــــــــه گوسفندان
عاقل می شونــــــــــد
و نـــــــــــــــــــــــــــــه
گرگ ها سیـــــــــــــر
. . .
ایــــن بــــــغـــض بــــــه تــــنـــهــایــی . . . از گـــلـویــم پـــایـــیــن نـــمــی رود!!!
روزی بهلول از کوچه ای میگذشت، شخصی بالایش صدا زده گفت: ای بهلول دانا! مبلغی پول دارم، امسال چه بخرم که فایده کنم؟
ـ برو، تمباکو بخر!
مردک تمباکوخرید، وقتیکه زمستان شد، تمباکو قیمت پیدا کرد. به قیمت خوبی به فروش رسید. بقیه هر قدر که ماند، هر چند که از عمر تمباکو میگذشت، چون تمباکوی کهنه قیمت زیاد تری داشت، لهذا به قیمت بسیار خوبتر فروخته میشد وسرانجام فایده بسیاری نصیب اوشد. یک روز باز بهلول از کوچه می گذشت که مردک بالایش صد ا زده و گفت:
ای بهلول دیوانه! پارسال کار خوبی به من یاد دادی، بسیار فاید ه کردم، بگو امسال چه خریداری کنم؟
ـ برو، پیاز بخر!
مردک که از گفته پارسال بهلول فایده، خوبی برداشته بود، با اعتمادی که به گفته اش داشت هرچه سرمایه داشت و هر چه فایده کرده بود. همه را حریصانه پیاز خرید و به خانه ها گدام کرده منتظر زمستان نشست تا در هنگام قلت پیاز، فایده هنگفتی بر دارد. چون نگاهداری پیاز را نمی دانست، پیاز ها همه نیش کشیده و خراب شد و هر روز صد ها من پیاز گنده را بیرون کرده به خندق میریختند و عاقبت تمام پیاز ها از کار برامده خراب گردید و مردک بیچاره نهایت خساره مند شد.
مردک این مرتبه با قهر و خشونت دنبال بهلول میگشت تا او را یافته و انتقام خود را از وی بگیرد. همینکه به بهلول رسید، گفت:
ای بهلول! چرا گفتی که پیاز بخرم و اینقدرها خساره مند شوم؟
بهلول در جوابش گفت:
ای برادر! آن وقت که مرا بهلول دانا خطاب کردی، از روی دانایی گفتم«برو، تمباکو بخر» این مرتبه که مرا بهلول دیوانه گفتی، از روی دیوانگی گفتم ـ «برو، پیاز بخر» و این جزای عمل خود تست. مردک خجل شده راه خود را پیش گرفته رفت و خود را ملامت میکرد که براستی، گناه از او بوده..
Today, almost everyone is short of funds, from time to time. Sometimes this means a short period of discomfort, but sometimes it can be devastating. Having to repair a furnace in winter, for example, is an emergency that can not be put on. But where can you get the money to fix it, especially if you have already run through their savings for other emergencies?
If you have heard of payday loans "" and considering one of these then run, do not walk as much as you can from the storefront operations. Because of how the interest and fees are structured, you could find yourself in a cycle of debt that is almost impossible to escape.
A payday loan seems harmless at first and you can just borrow $ 100 with a cost of $ 17.50. This may sound very good when you need money quickly. However, if you can not pay when it comes you will incur additional interest that can reach a huge accumulated a total of more than $ 900. You may have to pay interest for months or years in this small loan of one hundred dollars.
Most credit unions offer alternatives to payday loans. These loans are usually for amounts under $ 500 and monthly payments are small. Interest rates are low, too, and there is usually no collateral needed.
If you're not familiar with credit unions, which are like banks but are not owned by a corporation. They are the property of their depositors. Their fees and interest rates are generally lower than the banks and their customers see as valuable resources, not cows.
Credit unions are safe, too, with the account of each depositor insured to $ 250,000 by the National Credit Union (NCUA). Because they are non-profit institutions, credit unions are exempt from income tax. This means they can afford to offer much better savings and interest rates that a bank made a profit for its shareholders. Credit unions often offer a free check and savings accounts and loan from a credit union will be a lot lower than a bank interest rates.
Most credit unions require that you live some distance to be a member. In the past, most credit unions have been sponsored by the workplace and membership is restricted to employees of the company. Now, the concept has gone a step further to include any person in a certain place, such as a city or county.
In fact, when a fund is doing well all share the profits. The excess earnings are returned to members (depositors) with high savings rates, lower spending and lower interest on loans.
فرقـی نمـی کند !! بگویم و بدانـی ...!
یا ...نگویم و بدانـی..!
فاصله دورت نمی کند ...!!!
در خوب ترین جای جهان جا داری ...!
جایـی که دست هیچ کسـی به تو نمـی رسد.:
دلــــــــــــــم
هر چه دلم را خالی می کنم باز هم پر می شود از تو ،
چه برکتی دارد دوست داشتنت....
الان یه مدتیه
تا یه چیزی رو دلم سنگینی میکنه
سریع بهت میگم
و تهی میشم
برای نوشتن در اینجا
از اون مسافر تاکسی بگیر
تا دختر بچه ای که دیدم
از کتابفروشی رفتن
و مهمونی تولد
تا گفتن اینکه خواستی بیای
میدونی من تورو تعارف الکی نکردم
تنها کسی که تعارف الکی زدم سهیل بود
چون میدونستم صد در صد نمیاد
اما با اون که فکر میکردم
تو هم نمیای
دعوتم تعارف الکی نبود
ته دلم از دعوتم خوش بودم
چیزی که فکرشو نمیکردم
هدیه گرفتنت بود .
خوشحالم
حداقل تو ذهنت یه جرقه اومدنی بوده ...
مریم دیگه تو فرندای فب تو نیست
یه چرای گنده تو ذهنمه
اون حذفت کرده
یا تو ....
دلم برای دیدنت تنگ شده ....
مثل همیشه :
حیف...
چهرشنبه 92/8/1
شهادت شکافنده ی علم نبوی و مظهر حلم علوی امام محمد باقر(ع) تسلیت باد.
امام باقر(ع):
سه چیز پشت انسان را می شکند :
مردی که عمل خویش را زیاد شمارد
گناهانش را فراموش کند
و به رای خویش ، خوشنود باشد
تو آیپارای منی شبامو روشن کن
خوش رنگترین لباستو تن کن
بیا به خواب من شبا که بیخوابم
بدون تو سخت میگذره خیلی کلافم
وقتی یه ماهو دارم کنارم
خوشبختترین مرد زمینم
من با تو شادم من با تو آروم
با تو نداره هیچ چیزی قانون
این زندگیو بی تو نمیخوام
بی تو من حتا بهشت نمیام
چه تلخه بی تو سیاه سقفم
تو که نباشی میگیره قلبم
من آسمونو بی ماه نمیخوام
بی تو من حتا بهشت نمیام
سجادمظاهری
آیپارا:اسم هست به معنی تکیه ای از ماه به زبان ترکی
--------
آلبوم مهدی یراحی (امپراطور) حرف نداشت لطفا دانلود نکنید
یکی قهر کرده باهم
دعا کنید زود آشتی کنه....
کد: http://uploadtak.ir/images/fjh1hlps7303peesdw8g.gif
تعداد صفحات : 4